خوانش شعری از علی محمد زیدوندی؛

امکان خوانش‌های متفاوت

محمدرضا شکارسری - «سقف مان که خراب شد/ آسمان را دیدیم/ پر از کلمات روشن / سقف تان خراب/ آسمان آبی‌ست.»*

از دید گاهی ساختارگرایانه کلمات، ترکیبات و اضافات و حتی اصطلاحات در موقعیتهای مختلف زمانی و مکانی معنای متفاوتی را به ذهن متبادر می‌کنند. در این موقعیتها لحن یا نوع ادا کردن سخن به ترتیبی که گویای احساس و عواطف گوینده باشد، در معنا پذیری واژگان نقش بسیار مهمی ایفا می‌کند. مقایسه بفرمایید «پدر سوخته سلطان صاحبقران را به جناب ملیجک و رعیت بخت برگشته‌ای که ناخواسته مرتکب خطایی شده است!»
شعر از این خصلت لغزان بودن معنا استفاده می‌کند تا مفهوم شعری شکل بگیرد. در هر مضمون شعری کلمات بی تردید از معانی ضمنی و ثانویه خود جان گرفته‌اند و گرنه در صورت به کارگیری معانی متداول و لغت نامه‌ای دیگر مضمونی ایجاد نمی‌شد و حاصل کار متنی نثری بود. «علی محمدزیدوندی» از معنای لغزان اصطلاح « سقف خراب» بهترین استفاده را برده است و در نتیجه با کاربرد وجه ایهامی این اصطلاح و تزریق ماهرانه لحن کنایی و طنز آلود را سامان بخشیده است.
نکته جالب این شعر امکان خوانش‌های متفاوت از مضمون آن است. از افقی خاص می‌توان راوی را ساده لوحی خوشدل دید که برای دیدن آسمان آبی، سقف خانه‌اش را هم خراب می‌خواهد و از افقی دیگر رندی است که کنایه وار به نقد خرابی‌ها و ویرانی‌ها پرداخته است راستی افق شما برای خوانش این شعر چیست؟ «زیدوندی» خود چه تأویلی از شعر خود دارد؟!
* بنابر کبوتر بود- علی محمد زیدوندی

 

 

 

انتهاي خبر/ قدس آنلاين / کد خبر: 142192